جدول جو
جدول جو

معنی بی محلی - جستجوی لغت در جدول جو

بی محلی
(مَ حَلْ لی / مَ حَ)
بی اعتنائی و ناپذیرایی. (ناظم الاطباء).
- بی محلی کردن، بی اعتنایی کردن. اعتنا نکردن بقصد تحقیر به کسی. (یادداشت مؤلف).
لغت نامه دهخدا
بی محلی
بی اعتنایی، بی التفاتی، عدم توجه
متضاد: اعتنا، التفات
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

فقر، نداشتن ثروت و مال، تهیدستی، ناداری:
شد ز بی مکسبی و بی مالی
ملک شه از مؤدیان خالی،
نظامی
لغت نامه دهخدا
(مَ حَل ل / مَ حَ)
از: بی + محل، بیجای. (آنندراج، . نابجای. (یادداشت مؤلف) : در عقد نکاح و عروسی وی (طغرل) تکلفهای بی محل نمود. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 254). رجوع به محل شود.
لغت نامه دهخدا
(مِ)
بی مانندی. بی عدیلی. بی همتایی. بی بدیلی:
دری دیدم بکیوان برکشیده
به بی مثلی جهان مثلش ندیده.
نظامی
لغت نامه دهخدا
(مَ / مِ)
انحراف نداشتن. گردش نداشتن بسویی. چفسیدگی نداشتن.
لغت نامه دهخدا
تصویری از بی عقلی
تصویر بی عقلی
نا بخردی خلی کالوسی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بیهمالی
تصویر بیهمالی
بیهمتایی بی شریکی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بی حالی
تصویر بی حالی
به ستوهی اکاری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بی میلی
تصویر بی میلی
بتکنی بتکندن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بی محل
تصویر بی محل
((مَ حَ))
بی ارزش، بی اعتبار
فرهنگ فارسی معین
بی ارج، بی ارزش
متضاد: ارزشمند، بی پشتوانه، بی اعتبار
متضاد: معتبر، نابجا، ناروا
متضاد: روا، بی مناسبت
فرهنگ واژه مترادف متضاد
بی رغبتی، دلزدگی، سردی، نفرت
متضاد: تمایل، علاقه مندی
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از بی میلی
تصویر بی میلی
التّردّد
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از بی میلی
تصویر بی میلی
Disinclination, Reluctance, Unwillingly
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از بی میلی
تصویر بی میلی
désinclination, réticence, à contrecœur
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از بی میلی
تصویر بی میلی
不愿意 , 不情愿 , 不情愿地
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از بی میلی
تصویر بی میلی
بے رغبتگی , بے رغبتی , بادل نخواستہ
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از بی میلی
تصویر بی میلی
нежелание , неохотно
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از بی میلی
تصویر بی میلی
Abneigung, Widerwillen, widerwillig
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از بی میلی
تصویر بی میلی
небажання , неохота , неохоче
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از بی میلی
تصویر بی میلی
niechęć, niechętnie
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از بی میلی
تصویر بی میلی
kutokuwa na hamu, kupinga, bila hiari
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از بی میلی
تصویر بی میلی
অনিচ্ছা , অনিচ্ছা , অনিচ্ছাকৃতভাবে
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از بی میلی
تصویر بی میلی
desinteresse, relutância, de má vontade
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از بی میلی
تصویر بی میلی
isteksizlik, isteksizce
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از بی میلی
تصویر بی میلی
내키지 않음 , 꺼림 , 마지못해
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از بی میلی
تصویر بی میلی
不快 , 嫌々 , いやいやながら
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از بی میلی
تصویر بی میلی
अनिच्छा , अनिच्छा , अनिच्छा से
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از بی میلی
تصویر بی میلی
ketidaktertarikan, keengganan, dengan enggan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از بی میلی
تصویر بی میلی
ความไม่เต็มใจ , ความไม่เต็มใจ , อย่างไม่เต็มใจ
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از بی میلی
تصویر بی میلی
afkeer, tegenzin, met tegenzin
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از بی میلی
تصویر بی میلی
desinterés, reluctancia, de mala gana
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از بی میلی
تصویر بی میلی
disinclinazione, riluttanza, controvoglia
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از بی میلی
تصویر بی میلی
חוסר רצון , סֵרוּב , ללא רצון
دیکشنری فارسی به عبری